تفکر نقادانه؛ ویرایش عادتهای فکری
احیای بافت فرسوده (تفکر نقادانه، ویرایش عادتهای فکری):
عادتهای رفتاری: مثل تکیهکلامها، زدن کلید چراغ اتاق موقع ورود به آن و …
عادتهای شناختی: یک نوع عادت پیچیدهتر است.
مثال: – دروغ نگو! (الف) + مگه تو خودت تا حالا دروغ نگفتی؟! (ب)
از موقعیت الف به موقعیت ب رفتن، آیا ممکن است یک نوع عادت در شما باشد؟! یعنی مانند زدن کلید چراغ اتاق موقع ورود، وقتی یک نفر از شما انتقاد میکند، سریع میگردید نقدی در او پیدا میکنید و میگویید «خودت چی؟! (You too)»، هردو عادت هستند. در واقع، این (خودت چی؟) یک الگو ثابت و استقراریافته در مغز شما است که عادتها یا هنجارهای معرفتی شما را ایجاد کردهاست.
اگر این هنجارهای معرفتی در ذهن ما به درستی شکل نیافته باشد، براساس عادت غلط فکر و زندگی میکنیم.
اهمیت تفکر نقادانه در این است که شروع میکند این عادتهای شناختی را مورد بازبینی و تحلیل قرار میدهد. ما در چه بزنگاههایی و موقعیتهایی براساس عادتهای نسنجیده عمل میکنیم؟ سنجهها، ابزارها و … که در تفکر نقادانه مطرح میشوند، برای شناخت و بازبینی این عادتها است.
این عادتها از کی به وجود آمدهاند؟ و چگونه این عادتها را در ذهن خود به وجود آوردهایم؟ بخشیش آموزش و پرورش، کتب درسی، فرهنگ عمومی، تربیت خانوادگی که به خصوص در دوران کودکی. به خاطر این عوامل، این عادتها در ذهن ما شکل گرفتهاند. برای مثال: وقتی کودک زمین میخورد، و والد قالی را میزند که چرا باعث شدی بچهام زمین بخورد! در.اقع، والد با این کار، سیستم فرافکنی و ناواقعگرایی را به کودک تلقین میکند.
کلیدیترین مفهوم در تفکر نقادانه «مفهوم تأمل reflection» است. اینکه شخص عادتها و هنجارهای معرفتی خودش را مورد بازبینی و نظارت مجدد و مستمر قرار بدهد و تمایل به بهبود و اصلاح آنها (عادتهای شناختی خود) داشتهباشد.
دو مقدمه مهم:
۱. چگونه تفکر وفقگرایانه و آرزواندیشی به افکار ما جهت میدهد؟ (به گونهای در مقابل تفکر نقادانه قرار دارند.)
۲. چگونه عادتهای فکری میتوانند ساختار اندیشیدن ما را تحت تاثیر خود قرار دهند و ذهن ما به یک ذهن فریبکار تبدیل شود؟