سدهای خلاقیت
آیا موانع خلاقیت با آموزش از میان میروند؟
بسیاری از ما گمان میکنیم خلاقیت، امری ذاتی است و این تنها افراد خلاق هستند که هرروز خلاقتر میشوند! اما امروزه محققان تفکر، باور دارند همه انسانها خلاق هستند و سدهایی مانع از جریان خلاقیت آنها میشود. اما نکته امیدوارککنده اینجاست که این موانع با آموزش و تربیت ایجاد شدهاند، پس با آموزش و تمرین نیز از بین میروند. جونز در 1987 م. چهار مانع یا سدِّ خلاقیت را معرفی میکند. در این مطلب ابتدا هر کدام را معرفی میکنیم و سپس راهحلهای از میان بردن این سدها را بررسی میکنیم.
- سدهای راهبردی( Strategic blocks)
- سدهای ارزشی (value blocks)
- سدهای ادراکی (perceptual blocks)
- سدهای خودانگاره (self-image blocks
1. سدهای استراتژیک
این رویکرد که «فقط یک پاسخ صحیح وجود دارد» یا انعطافناپذیری در اندیشیدن، شناختهشدهترین نماینده این سد راهبردی است که مانع رویکردهای حلِّ خلاقِ مساله میشود. تمایلِ شدید به اتکا بر تجربیات گذشته یا استفاده از ترفندهایی که حافظۀ ما دیکته میکند، بدون به چالشکشیدن تناسب آن تجارب و ترفندها با موقعیتهای پیش رو از نمونههای این سد است. افراد با سد استراتژیک غالبا رویکردی بیش از حد جدی به مشکلات دارند که از بروز فضای بازیگونه، تخیلی و طنزآمیز در بررسی مسئله جلوگیری میکند.
راه حل:
پژوهشها نشان میدهند آموزش مهارتهای حل خلاق مسئله، سدهای استراتژیک را به چالش میکشد. استفاده فرد از تکنیکهای تفکر خلاق تاثیر تجارب گذشته و تاثیر دیکتة حافظه را کمرنگ میکند. «خالیکردن سبد ذهن» از تجارب گذشته، بازتعریف مسئله و نگرش انتقادی به راهحلهای موجود، از اصول حّلِ خلاق مسئله در این ترفندها است
2. سدهای ارزشی
این سد زمانی به وجود میآید که باورها و ارزشهای شخصی ما دامنۀ ایدهها را محدود میکند. این در حالی است که وجودِ رنگینکمان ارزشها طبیعی است. کسی که تصور میکند همیشه باید کارها را با یک روش انجام دهد، پذیرای ایدههای جدید نیست و ذهنیت و ارزشهایش بر شیوههای برخورد با مشکلات غالب است. این در حالی است که طبیعتا تنوع ارزشها در محیط کار وجود دارد و ایدۀ ناممکنبودن «آشتی ارزشها» محکوم به شکست است. مدیری که انتظار دارد شیوه صحبتکردن و نشست و برخاست کارکنانش مطابق با نظر و سلیقه او باشد، یک سد ارزشی در پذیرش دیگر شیوههای فرهنگی دارد.
راه حل:
تغییر یا انعطافپذیری ارزشهای شخصی به سادگی امکانپذیر نیست. حتی دورههای آموزشی هم اثر چندانی در تغییر آنها ندارد! با این حال، «آگاهی» بیشتر از همان ارزشهای شخصی، فرصت تأمل و بازاندیشی شخصی را فراهم میکند. نوشتن از ارزشها که غالبا منجر به افشای احساسات میشود، گامی اثربخش در آشکارشدن این «آگاهی» است. اما اگر مدیری/ کارمندی دارید که سالهاست یک تأمل شخصی ننوشته است، احتمالا گرایش به تامل در او کمرنگ است.
3. سدهای ادراکی:
سدهای ادراکی با تمرکزِ بیش از حد و محدود به بخشهایی از موضوع (سوگیریهای شناختی) به وجود میآیند؛ برای مثال، گرایش به انتخاب از میان گزینههای روی میز (خطای دسترسپذیری)، گرایش به انتخاب گزینۀ مورد تایید جامعه (خطای تاییدخواهی)، گرایش به توصیف وقایع آنطور که دوست داریم (خطای آرزواندیشی)، سه نمونه از شایعترین خطاهای ادرکی هستند.
راه حل:
ترفندهای حل خلاق مسئله در ایجاد تحریک فکری و شکستن سدهای ادراکی واقعا موثرند. همچنین «جمعاندیشی» و گردهمآمدن چندین نفر، آشنا به مسئله با تنوع رأی یا برگزاری جلسات «طوفان فکری» شکنندۀ سدهای ادراکی است. به اشتراک گذاشتن تجربیات در گروه میتواند به ایجاد اعتماد به نفس، کاهش خطر اشتباهِ فردی و غلبه بر هرگونه پیشداوری ارزشی هم کمک کند یا خطای ناشی از سوگیریهای شناختی را که ممکن است به صورت فردی از خود نشان دهیم، جبران سازد. اینکه ببنیم دیگران چگونه یک مسئله مشابه را میبینند تلههای ذهنی بسیاری را میشکند. مشاهده دقیق و چندباره نیز از ترفندهای مؤثر در شکستن سدهای ادراکی است.
۴. سدهای خودانگاره:
این سدها در اثر تصویر ما از خودمان به وجود آمده است. تشخیص این موانع ممکن است دشوار باشد، مگر اینکه خود فرد آشکارا به آن اعتراف کند. شاید، نبود تمایل به تصمیمگیری در مورد مسئلة روی میز، یا بیتابی حتی در برابر ریسکپذیریهای محدود، از نشانههای نبودن اعتماد به نفس است. هیچ چیز به اندازه ترس از اشتباهکردن، مانع خلاقیت نیست.
راه حل:
سدهای خودانگاره میتواند از طریق آموزش و الهامبخشی با تحریک «جرأتمندی» یا رشادت در اندیشیدن و عمل کنار روند. استفاده از مشورت افراد واقعبین اما شاداب و امیدوار و خواندن زندگینامة افراد اثربخش و خلاق میتواند خودانگارۀ منفی را به مثبت تبدیل کند.
منبع:
Creative Problem Solving for Managers; Developing Skills for Decision Making and Innovation,Tony Proctor, 2019
ایدهها از ناکجا نمیآیند!
پاسخ به سوال «چطور هر روز خلاقتر شویم؟» یکی از سرفصلهای دوره «حل خلاق مسئله» در تیزفکری است. هدف این دوره این است که به چارچوبی ممتاز درباره «خلاقیت» دستیابیم بهگونهای که بتوانیم از خلاقیت در حل مسئله به صورت دقیق و کارآمد (نه مبهم و تصادفی) استفاده کنیم.